امروز اول فروردین سال هزارو چهارصد و دو هست یعنی بود.ما برای انجام یک کاری مجبور شدیم بریم چهارراه حسن آباد.تهران و اون محله های قدیمی وقتی خلوته جون میده برای گشتن.
البته پیاده نه با ماشین اما متاسفانه زندگی ماشینی کمی آدم هارو تنبل کرده،بگذریم.
متاسفانه به کار اصلیمون نرسیدیم اما در مسیر برگشت تصمیم گرفتیم یک سری به خیابون سی تیر یا همون قوام السلطنه سابق بزنیم.طبق معمول بدلیل وجود غذا فروشی ها و البته موزه زیبای ایران باستان،حسابی شلوغ پلوغ بود و ازونجاییکه به لطف شهرداری خیابون رو سنگ فرش ناهمواری هم کردن،میبایست به آرومی مسیرو طی می کردیم،طبق معمول نگاه من توی کوچه پس کوچه های قدیمی می چرخید و توی خیالاتم خودمو در اون زمان تصور می کردم
که ناگهان چشمم به یه ساختمون خیلی خیلی قدیمی افتاد،با نمای آجری زیبا،در چوبی بی نظیر و نرده های آهنی خیلی قشنگ.مثل همیشه هیجان زده شدم،گفتم نگهدار باید عکس بگیرم.
نکته عجیبش این بود که داخل ساختمون افرادی سکونت داشتند(به نظر میومد از قشر کارگر باشن) تا انتهای کوچه قدم زدم،در و پنجره هارو حسابی تماشا کردم و با خودم گفتم چرا من اون زمان به دنیا نیمدم؟
چون همیشه احساس می کنم من متعلق به اون دهه ها هستم نه دهه شصت.با دیدن این سبک خونه ها و محله ها آدم دلش می خواد همه چیزو رها کنه و غرق در اون لحظه بشه،باید فقط سکوت کنه و تماشا تا که شاید اون زمانو حس کنه،تا بفهمه جریان زندگی در اون زمان با اینکه کُند بوده اما صفا و صمیمیت و زیبایی داشته و زندگی توی این سبک خونه ها با وجود یک تراس کوچولوی زیبا چقدر لذتبخش بوده.
خیابون سی تیر و کوچه های اطرافش پر از کافه و رستوران قدیمی و جدیده و علاوه بر اون کلیسای انجیلی،موزه ایران باستان و موزه آبگینه هم در این مسیر قرارگرفته که دیدنشون خالی از لطف نیست.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B3%DB%8C_%D8%AA%DB%8C%D8%B1
اگر دوست دارید بیشتر راجع به خیابون سی تیر یا قوام السلطنه سابق بدونید روی لینک بالا کلیک کنید.
پ.ن:با دیدن این در ناخوداگاه یاد این شعر از شاملو افتادم:
باید استاد و فرود آمد بر آستان دری که کوبه ندارد.
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه
یگانه بود و هیچ کم نداشت.
(این شعر بسیار طولانیه پیشنهاد می کنم جستجو کنید و حتما بخونیدش)
آخرین دیدگاهها